هویت و چگونگی پردازش اطلاعات مربوط به آن از مهم ترین دغدغه های دوره ی نوجوانی است و ادبیات به ویژه رمان نوجوان به خوبی توانسته است این دغدغه را در خود بازتاباند. رمان هستی از جمله رمان های درخور توجه در این زمینه است. هدف از این پژوهش بررسی ظرفیت های این رمان در نشان دادن سبک های پردازش هویتی است. این پژوهش به روش تحلیل محتوا انجام شده است و کوشیده ایم با ردگیری کنش های شخصیت اصلی این رمان، سبک های پردازش هویتی او را با رویکرد میشل برزونسکی واکاوی کرده و شگردهای روایی بازنمایی هویت را نشان دهیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که هستی برای رسیدن به هویتی یکپارچه و مستقل از هر سه سبک پردازش هویتی بهره برده است؛ اگرچه سبک پردازشی سردرگم در او پررنگ تر است و شخصیت هنجارشکنانه اش او را از شخصیت های دیگر رمان ها متمایز می کند. تحلیل شگردهای روایی بیانگر این است که نویسنده برای نشان دادن سبک پردازش هویتی در هستی با استفاده از شیوه ی روایت گری درون رویداد و کانونی سازی درونی توانسته است به خوبی ابعاد مختلف روحی و شخصیتی و دغدغه های او را نشان دهد.